محل تبلیغات شما



شهادت حاج قاسم سلیمانی بر همگان تسلیت باد 

 

نخلی افتاد از تبار جنوب
بر زمینی که رنگ غربت داشت
خاک بی تاب سر به سجده گذاشت

روی خونی که بوی تربت داشت

 

مالک اشتر امام زمان
قهرمانی ز نسل سلمان بود
تار و پودش ز جنس طوفان و
یک جهان کفر از او هراسان بود

 

بر لبش ذکر و در نگاهش اشک
در دلش شوق پرکشیدن داشت
آرزوی شهید گردیدن
در دعاهای او شنیدن داشت

 

در دل کفر لرزه می انداخت
نام او مثل ذوالفقار علی
دل پاکش چنان دل مالک
بود شیدا و بی قرار علی

 

بانی روضه های زهرا رفت
تا بگیرد عطای کوثر را
دست و جان داده تا بفهماند
که علمدار بوده رهبر را

 

خواستم کوه خوانمش دیدم
کوه بر پای او زده زانو
خواستم صخره خوانمش اما
صخره شد خاک گامهای او

 

مالک اشتری که می خواندیم
در قد و قامتش همه دیدیم
معنی ذوب در ولایت را
در جهادی که داشت فهمیدیم

 

عشق ارباب بی کفن در سر
دلش از درد و داغ مالامال
اقتدا کرد در شهادت خود
بر تنی قطعه قطعه در گودال

 

شاعر مسعود اسدی


چشم دل باز کن ترا ببرم
مجلس روضة ای تماشایی
منبرازخاک وخون ونیزه و سنگ
روضه خوان اسوه شکیبایی 

بانی روضة دست بر پهلو 
قد خمیده نشسته در گودال 
روضة خوان خواهری کتک خورده 
داغ در سینه و پریشان حال 

دفتر شعر او تنی بی سر 
بیت بیت و جدا جدا از هم 
قسمتی را گرفته در آغوش 
روضه خوان بی قرار ازین ماتم 

لطمه میزد به صورتش زیرا 
شعر او روضة ی مجسم بود 
آنچه ماخوانده ایم او میدیدید 
آنچه او خواند باز هم کم بود 

تا چهل روز آسمان و زمین 
جای اشگ ازدودیده خون میریخت 
باد با خود غبار ماتم را 
بر بدنهای لاله گون میریخت

دست بر سرگذاشت آن بانو 
داد زد وا محمدا جدا 
وا علیا  اُخیّ  وا اُمّا 
این که بی سر فتاده در صحرا 

این حسین است پاره ی تنمان 
قطعه قطعه شده است پیکر او 
سر او را ز تن جدا کردند 
پیش چشم سکینه دختر او 

پدر من فدای آنکس که 
گشته از خون محاسنش رنگین 
با همین جمله مختصر کرده 
داغ هایی کمر شکن سنگین 

لحظه ای که گذاشت صورت را 
بر رخ پر ز خون اکبر خود 
یا زمانی که ریخت بر رخ خود 
خون داغ گلوی اصغر خود 

یا زمانی که صورت خود را 
می نهد بر رخ برادر خود 
یا زمانی که دید در گودال 
خنجر و شمر را و حنجر خود
 
بارها شد محاسنش خونین
روضه خوان آنچه دیده می خواند 
هیچکس مثل حضرت زینب
عمق این روضة را نمی داند


خودش دلسوز مردم می نمونه
شده کاندید و هی دم می جرونه
ابسکو خوبه ور دلسوزی ما
کتش جر میده یقه ش 
می درونه
ولی وختی بشه مسئول کاری
کلاش  ور آسمونا می پرونه
سه چار رو رو دلش دستاشه مله
خودش یه خورده ورهم میکشونه
تنور وعده هاشم پور پورو
خمیرای دروغش می ترونه
تمام قوم و خویشاشه تو یه سال
تو مجلس یا تو دولت می چپونه
به قانونی تو مجلس رای میده
 که بدبختا رو با اون می چزونه
فقیرا ر  تو مجلس با نفهمیش
تو  کتلی گرونی می قلونه
هنو شیش ماه نشد  میلیارد میلیارد
ا بیت المال و بالا می قپونه
بشش میگم بده پول دتا نون 
ته کیسه شه ور من میته
او بد بختی که ری داده به ای خر
ا ناداری خودش هی می ره


نمی دانم چرا هر چشم آهویی خراسانی است
 چه رخ داده است که هر مشک خوشبویی خراسانی است
طبیبان بهر درمان نسخه ها پیچیده اند اما
نگاه دردمندان سوی دارویی خراسانی است 
زمین تشنه وقتی می‌شود سیراب از باران
 چرا حس می کنم این ابر جادویی خراسانی است 
چرا هر کس زمین‌گیر است راهی می شود تا شرق
 ولی هنگام برگشتن پرستویی خراسانی است
 غریب از هر کجا آید به پابوس غریب طوس
 چنان پابست  آنجا می شود گویی خراسانی است 
مواظب باش آنجا ادعاها  وزن می گردند
 که در آن وادی قدسی ترازویی خراسانی است
طلای ناب می خواهی اگر.  در شهر نیشابور
اقامت کن که در آنجا سخنگویی خراسانی است



مقدمه
الفاظ قراني
نوع ارتباط علي (ع) با خدا با ارتباط ما با خدا فرق مي کند.
لذا آنچه ما از اين مفاهيم اراده مي کنيم با آنچه که امام اراده کرده و فهميده تفاوت دارد.
ارتباط علي (ع) با خدا ارتباط شهودي است.
ارتباط ما تعبدي و فطري  است. يا اگر هم نوعي از شهود باشد در مراتب سه گانه
ارتباط با خدا کلامي کلامي که ما را به سوي معاني بلند راهنمايي مي کند و از طرفي راههاي اصلي رسيدن به خدا را يادآور مي شود.
علي (ع) ارتباط خود را از طريق بيان صفات الهي بيان مي کند.
واژه ها
اللهم
سوال
رحمت
وسعت
شي
قوه
قهر.
 
اللهم يا الله
اللهی که قرآن معرفي کرده
اني  - من – تنهايي – نياز بدرستي امن منظور منيت نيست منظور من به تنهايي دست شسته از همه کس و همه جا
سوال- خواستن فطرت – احتياج واقعي خواستن از روي نياز و تضرع – و خضوع و خوف .
و آتاکم من کل ما سألتموه و ان تعدوا نعمت الله لاتحصوها
هر چه به زبان فطرت و دل خواسته بوديد به شما داد.
بشر سرا÷ا نياز و فقر است.
يسئله من في السموات و الارض کل يوم هو في شأن (الرحمن – 29)
انتم الفقراء الي الله و الله هو الغني الحميد (فاطر – 15)
الله: اله – معبود
مصدر آن : عبادت – حيرت – عقل ها از درک ذات او حيرانند.
الله ذات واجب الوجودي که جامع صفات کمال است.
2702 بار در قرآن آمده 5 بار آن اللهم است . اللهم : يا الله
معرفي خدا در قران
1- خداي بي همتا و مقصود همه قل هو الله احد الخ
2- پرورش دهنده – رب العالمين وآفريننده – الا له الخلق و الامر – تبارک الله رب العالمين
قادر بر همه چيز – مالک مرگ و حيات – نور آسمان و زمين – زندگي حرکت – افاضه وجود حيات – همه نيازمند به او – يا ايها الناس انتم الفقراء الي الله و الله هو الغني – عزت و ذلت – هدايت و گمراهي – رازق – بازگشت همه به سوي اوست –
نور آسمانها و زمين
زندگي – حرکت – افاضه – حيات – هدايت – مطلق از اوست.
الله نور السموات و الارض . (نور – 35)
همه نيازمند اويند.
يسئله من في السموات و الارض کل يوم هو في شأن. (الرحمن – 29)
يا ايها الناس انتم الفقراء الي الله و الله هو الغني (فاطر – 15)
عزت و ذلت گرفتن و عطا کردن در دست اوست
قل اللهم مالک الملک توتي الملک من تشاء و تنزع الملک ممن تشاء و تعز من تشاء و تذل من تشاء بيدک الخير. (آل عمران 26)
هدايت و گمراهي در دست اوست. يضل به کثيراً و يهدي به کثيراً و ما يضل به الا الفاسقين (بقره – 26)
و هدي اليه من اناب (رعد – 27)
رازق
وما من دابه في الارض الا علي الله رزقها (هود – 6)
تکليف کردن به اندازه توانايي
لا يکلف الله نفساً الا وسعها (بقره – 286)
بازگشت همه به سوي اوست.
کل الينا راجعون (انبياء – 93)
هو الاول و الآخره
کسي در وجود بر او سبقت ندارد و بعد از وي چيزي نيست.
باقي: ماندن – بوده – مي باشد.
 
رحمت: مهرباني – نعمت و فضل
وسعت: احاطه دارد
واسع: صاحب علم قدرت – فضل ورحمت وسيع
شيء: خواستن – اراده
هر چه که علم به آن تعلق مي گيرد و از آن خبر داده مي شود.
شيء وصف خدا
به معني فاعل – يعني خدا اراده کنندهاست و مشيت دارد.
شيء چون وصف غير خداست.
به معني مفعول است.
يعني اراده شده – خواسته شده و آفريده شده است.
قل الله خالق کل شيء
***
و رحمتي وسعت کل شي – اعراف آيه 156.
***
وسعت : احاطه دارد.   رحمت خدا بر همه چيز احاطه دارد.
واسع صاحب سعه : علم قدرت رحمت و فضل او وسيع است.
کساني را که خدا دوست ندارد .
ان الله لا يحب المعتدين (بقره – 190)
و الله لا يحب الفساد . (بقره – 205)
و الله لا يحب کل کفار اثيم . (بقره – 276)
فان الله لا يحب الکافرين (آل عمران – 32)
و الله لا يحب الظالمين (آل عمران  - 57)
ان الله لا يحب من کان مختالا فخورا. (نساء – 36)
ان الله لا يحب من کان خواناً اثيما . (107)
 
و بقوتک التي قهرت بها کل شي
قوه – نيرومندي – ضد ضعف
بقوه گرفتن –محکم – اعتنا و عمل
قوي : نيرومند و آن از اسماء حسني است. ان الله قوي شديد العقاب
قهر: غلبه و ذليل کردن
غلبه توام با توانايي
و هو القادر فوق عباده (انعام – )
قهار: صيغه مبالغه است از اسماء حسني
أأرباب متفرقون خير ام الله الواحد القهار
اشياء زير فرمان آن نيرو هستند زير اين نيرو و گردن نهاده اند اطاعت مي کنند و رام دست تقدير تواند. (يوسف – 39)
ذل لها : خواري – نرمي – رام شدن از روي قهر يا بعد از سختي و چموشي
اعزه علي الکافرين و اذله علي المومنين
و خضع لها کل شي
خضوع – سر به زير انداختن – تواضع – آرامي
خضع له – انقاد – اطاعت کرد – فرمان برداري کرد.
وخضعت الاشياء له – نهج البلاغه – خطبه 4
به کوه مي گويد شتر بياور مي آورد
به عصا مي گويد اژدها باش مي شود
به آتش مي گويد گلستان شو مي شود
به ماه مي گويد دو نيم شو مي شود
به انسان مي گويد: اما اطاعت نمي کند تا آنجا که خدا مي فرمايد : يا ايها الانسان ما غرک بربک الکريم الذي خلقک فسوابک و عدلک.
***
شعراء آيه 4
ان نشأ ننزل عليهم من آيه فظلت اعناقهم لها خاضعين
 گردن به اطاعت به زير مي اندازد.
و بجبروتک التي غلبت بها کل شيء
جبروت- صيغه مبالغه از لغت جبر به معني قدرت –تسلط – عظمت
جبر: شکسته بندي استخوان بعضي وقتي به عالم مي نگريم اشياء و پديده هاي آن را جداي  از همه شکسته و بي ارتباط مي بينم اما اين ضعف ديد ماست. در صورتي که خداوند چنان قدرتي و حکمتي دارد که همه اشياء و پديده هاي شکسته و جدا از هم را چنان پيوستگي خاصي دارد که اگر يک ذره را از عالم برداردهمه جهان فرو مي ريزد.
لذا اي انسان تو هم بي ارتباط و جدا و تنها نيستي.
به اين صفت پيوند دادنت. قلب و دل مرا روح مرا به خودت پيوند بده.
ارتباط خورشيد با يک دانه گندم خورشيد به آن بزرگي و گندم به اين کوچکي.
بعزتک التي لا يقوم لها شيء عزت محکم بودن استواري سختي هيچ نيرويي در مقابل استواريت تاب مقاومت ندارد.
***
وبعظمتک التي ملات کل شي و به بزرگيت که همه چيز را انباشته و پرکرده و هيچ جا از بزرگ تو خالي نيست يعني در پديده هاي طبيعي بنگريم.
انسان را از يک نطفه و درخت را از يک شاخه و نبات را از يک دانه خلق مي کند.
در پديده هاي اجتماعي و تاريخي هر جا بنگريم خدا را و عظمت خدا در مي يابيم
به صحرا بنگرم صحرا تو بينم
به دريا بنگرم دريا تو بينم
به هر جا بنگرم کوه و در و دشت
جمال از جلوه رعنا تو بينم.
***
وبوجهک الباقي.
وجه: سمت و سوي خدا صراط مستقيم : ذات خدا  عظمت خدا   رضایت خدا
***
وجه: رحمت – رضايت و ثواب
ذالک خير للذين يريدون و جه الله
انما نطعمکم لوجه الله
فاينها تولوا فثم وجه الله
به هر جا رو کنيد جهتي که خدا امر کرده با آن رو کنيد آنجاست.
وجه: جهت سوء طرف قصد و آهنگ کاري کردن مقصود – هدف ذات- مهدي – چهره صورت –
پيشواي قوم از آنروکه جهت دهنده است وجه گويند.
سمت و سوي خط باقي است.
هر چه به سمت غير خدا باشدفاني است
چون غير خدا هماني است. و چه در اصل صورت و چهره است و چون صورت اولين چيزي است که با تو رو به رو مي شود. و از همه اعضاء بدن اشرف است
فنا: از بين رفتن
فنا: معدوم شدن نيست زير موجود معدوم نمي شود.
بلکه مقصود از بين رفتن ترکيب و صورت ظاهري است.
کل من عليها فان و يبقي وجه ربک ذوالجلال و الاکرام.
 
اسماء – سماک بالا رفتن –
اسما: آسمان در بالا و اوج است.
اسم زيباترين و عميق ترين ارزش هاي متعالي شيء را بيان مي کند.
ابوتراب – ذوالفقار علي – محمد – نمودار خضوع شجاعت   عظمت مقام – قابل ستايش – و ابوجهل نمودار ناداني.
***
اسماء خدا نمودار جلوه هاي ذات الهي است.
يکي از راههاي معرفت اسماء الهي اشياءند.
قوانين حاکم در جهان نمودار اسماء الهي اند.
رکن: اساس، عامل اصلي و هسته هستي.
سئلوا عن رسول الله (ص) مالنا ندعوا الله فلا يستجيب دعاءنا و قال الله ادعوني استجب لکم
قال (ص) ان قلوبکم ماتت بعشره اشياء
اولها: انکم عرفتم الله فلم توذوا طاعته و الثانيه انکم قرأتم القرآن فلم تعملوا به و الثالثه ادعيتم محبته رسوله  و ابغضتم اولاده و الرابعه ادعيتم عداوه الشيطان و وافقمتوه و الخامسه ادعيتم محبه الجنه فلم تعملوا لها و السادسه : ادعيتم مخالفه النار و رميتم ابدانکم فيها و السابعه اشتغلتم بعيوب الناس عن عيوب انفسکم و الثامنه: ادعيتم بغض الدنيا و جمعتموها و التاسعه اقررتم بالومت فلم تستعدوا له و العاشر دفئتم موتاکم فلم تعتبروا بهم فلهذا لايستجاب دعاءکم.
نور وجه : روشنگري راه – از قران پيامبر – عقل – علم و خدا و صراط مستقيم به نور تعبير شده
روشنگري وجه: روشني مرزهاي حق و باطل – کفر و دين – راستي و ناراستي.
***
و بنور وجهک الذي يا نور
قرب تدريجي عبد به خدا –
اول: نور وجه بعد خود نور
اول راه خدا بعد خدا
تشبيه:
1- گرماي تدريجي خورشيد و استفاده از آن تا شرايط ظرفيت –و تحمل حاصل شود.
2- قرب به خورشيد محدود است.
3- ديدن نور وقتي به خورشيد نزديک مي شويم. ذات خورشيد قابل ديدن نيست.
4- دوري از خورشيد: تصور غلط از خور
نور – الظاهر لنسفه و المظهر لغيره.
نور: پيروي از حق است و آن يکي است.
ظلمات پيروي از هواي نفس و به شکل هاي گوناگون
نور اشاره به ذات باري تعالي
نور: ظاهر کننده و ايجاد کننده آسمان ها و زمين
نور: هدايت – نشان دادن راه.
و بسلطانک الذي علي کل شي
سلطان : حاکميت قدرت اداره و گردانندگي – قوانين و به قوانين و حکومت تو که برتر از همه حکومت هاست و ما فوق همه حکومت هاست.
 
 
آثار گناهان
ذنب: دم حيوان
عاقبت دار: عملي که منجر به گناهان ديگر مي شود يا اثرش باقي مي ماند.
اقسام و آثار گناه
آثار گناهان
بعد از معرفت به اين معارف خواسته هاي خود را مي گويد.
***
اللهم اغفرلي الذنوب التي
درانواع و آثار گناه و مراحل سقوط گنه کار – واژه ها
ذنب: دم حيوان: عاقبت دار
گناهي که منجر به گناهان ديگر مي شود يا اثرش باقي مي ماند- هتک - پاره کردن – کندن – عصم: حفظ کرد – منع کرد – به بند کشيد – قلاده – حفظ کننده ها – دروني – وجدان اخلاقي – شرم و حيا – عقل – قلب – فطرت: معرفت خدا
بيرون : ارتباط عاطفي و معنوي با پيامبر – ائمه – قرآن و عبادات ملائکه محافظ- عنايت الهي
علم : آگاهي – علم حضوري
1- هتک عصمت
عصم : منع کردن حفظ کردن
2- نزول نقمت نعم منع الشي3- نزول بلا 4- يأس آفرين
5- حبس دعا يا دعا مستجاب نمي شود يا توفيق شرايط دعا داده نمي شود يا موفق به دعا کردن نمي شود.
6- تغيير در نعمت
انواع و آثار گناه و مراحل سقوط انسان و اثرات گناه
پرده هاي عصمت را مي ردد. يعني محافظين را بر مي دارد. قيد و بندهاي الهي به شيطاني – حيواني – غريزي تبديلمي شود.
نزول نقمت – مجازات هاي دنيوي
منع نعمت ها – انتقام الهي، از بين رفتن نعمت هاي موجود يعني استفاده نابه جا از نعمت ها – نتيجه مع گرفتن .
حبس دعا : دعا به ملکوت نميرسد. در سينه زندان مي شود از گلو بالا نمي آيد. در قلب قسي زندان مي شود. اشک در چشم – آه در دل تضرع در اعضاء و جوارح زندان مي شود.
يعني عدم توفيق بر دعا کردن عدم حصول شرايط دعا – عدم حصول حالت دعا – عدم استجابت دعا – نزول – بلا – سيل – زله – بيماري – تصادف – سکته – مصيبت – جنگ – گراني – آفات – نااميدي – نتيجه جرأت بر هر گناه.
انواع گناهان
هر گناه اثر مربوط به خود را دارد در جنبه هاي قوي تر اثرات ديگر را نيز به همراه دارد.
مراحل سقوط
اول قيد و بندها باز مي شود بندي شيطاني بسته مي شود. بعد براي تنبيه نقمت مي آيد. نعمت ممنوع مي شود بعد نعمت هاي موجود از بين مي رود دعا مستجاب نمي شود.
بلا نازل مي شود – يأس حاصل مي شود – آخرين درجه سقوط که مانع توبه مي گردد و انسان را به انجام هرگناه جرأت مي دهد. الحاد و انکار.
***
بيوگرافي از بدن
يا رب ارحم ضعف بدني
1- ضعف بدن
2- نازکي پوست
3- باريکي استخوان
بخشي ديگر از محبت هاي خدا
1- آفرينش
2- به ياد بنده بودن
3- پرورش دادن
4- تغذيه
5- احسان ه بنده
***
خواسته
ببخش مرا به خاطر کرم آغازين و سابقه احسانت به من
***
راه نجات از عذاب الهي
1- توحيد موحد بودن
2- دل آباد از معرفت خدا
3- گواه دادن درون با محبت خدا
5- اعتراف صادقانه (محاسبه)
6- دعاي خاضعانه به مقام بنده پروريت.
***
نتيجه – نجات از عذاب
1- پرورش الهي
2- قرب الهي
3- کفايت کردن خدا
4- رحمت خدا
5- دوري از بلاء
***
راه نجات از آتش
1- به سجده افتادن – حرکت –افتاده چهره ها نمايانگر سجده ها باشد.
2- زبان صادقانه گويا به توحيد
3- شکرگزاري باز شده (زمان)
4- قلب هاي معترف به الهيت خدا در حالي که يقين دارند.
5- درونهايي که شده از علي و معرف خدا و خاشع
***
آثار دعاي کميل
کفايت از شر اعداء
فتح باب رزق
آمرزش گناهان
1- صفاتي که عظمت خدا را معرفي مي کند. در مقابل چنين خدايي – چنان سرپيچي
2- اقسام گناه و اثرات گناه – راه تقرب به خدا –
ذکر – راه شفاعت خدا – خود خدا
آثار وجود و کرامت خدا که راههاي نجات نيز هست.
1- قرب 2- شکر 3- ذکر
از خدا چه بخواهيم چگونه بخواهيم
حالات سائل بسيار اميدوار و راغب به آنچه نزد نوشت
1- خضوع فروتن
2- خشوع ترسان
3- ذليل بودن – خوار
4- سخت فقير و بي چيز شده
5- سخت و شديد حاجتمند
چه بخواهيم
1- تسامح – آسان گيري
2- ترحم – رحم
3- راضي بودن به قسمت الهي و قناعت
4- تواضع در همه حالات در جمع در تنهايي در فقر در ثروتمندي در حال کار کردن در حال استراحت.
***
برگشت به عظمت خدا و بيان صفاتي از خدا
1- بزرگي سلطنت
2- برتري مقام
3- با تدبير و مکري پنهان
4- فرمانهايت آشکار
5- قهاريت – قهر تو غالب
6- نافذ بودن قدرت
7- عدم امکان فرار از حکومت تو
نيازهاي اصلي انسان به خدا
1- غفران گناه
2- پوشيدن قبائح
3- تبديل حسنات به سيئات
توحيد – تسبيح – تحميد
ارتباط منفي انسان با خدا
ظلم به خدا – دليري و جرأت – ناداني
محبت و ارتباط خدا با انسان
1- منت خدا بر انسان
2- پوشاندن قبائح
3- بازگرداندن بلاهاي سنگين فادح – سنگين
4- حفظ کردن  انسان از لغزشهاي زياد
5- دور کردن ناراحتي ها – (مکروهات)
6- تعريف خوب انسان در ميان مردم در حاي که لیاقت و  اهليت آن را ندارد.
معرفي انسان – توبه کار
1- بزرگي بلايم 2- بدي حالم از حد گذشته 3- کوتاهي در عمل 4- خانه نشيني (زمين گير شدن) با زنجيرهاي علايق 5- آروزهاي دراز مانع رسيدن به منافع 6- دنياي فريبنده مرا فريب داده7- خيانت کردن من توسط نفس اماره 8- ومطالي : به مسامحه گذراندم.
آنچه از خدا مي خواهم
1- بدي رفتار و کردارم مانع استجابت دعايم  نشود.
2- اسرار پنهان مرا که اطلاع داري  رسوايم نکني
3- شتاب در عقوبتم نکن به خاطر
1- کارهاي بدم در خلوت و رفتار بدم
2- وادامه دادنم به زياده روي و ناداني و زياده روي در شهوت و بي خبري و غفلتم 3 - در همه حالات با من مهربان باش
4- در همه امور به من مهر ورز (عطوف)
مواردنياز انسان به خدا
خدايا من جز تو که رادارم که بخواهم از او
1- رفع گرفتاري – و توجه  در کارم
نحوه برخورد من با اجراي احکام الهي
تبعيت از هواي نفس
عدم ترس از فريب کاري
تزيين دشمنم
نتيجه – شيطان نفس را به دلخواه خود فريبم داد و  قضاء هم به او کمک کرد.
به احکام     مخالفت با بعضي اوامر الهي
به خاطر آنچه که از فريب شيطان و عدم ترس من صورت گرفت.
حجت و دليل (اعتراض همراه با دليل) بر کيفر خود به خاطر قضا و آزمايش خود حکم اامي و بلاء که بر من آمد اعتراض و دليل ندارم. چگونه در محضر خدا رفتن کوتاهي و زياده روي بر نفس خود بعد از
1- عذرخواه 2- پيشمان 3- دل شکسته 4- پوزش جو – طلب اقاله کردن (مستقيلا) 5- آمرزش طلب 6- بازگشت از گناهان
اقرار کننده - اذعان کننده - اعتراف کننده : به گناه
راه فرار نيست – گرفتار
مفرغ - پناه گاه
گاهي که توبه به سوي آن کنم در امورم ندارم.
پناه گاه
1- قبول عذر
2- رحمت واسعه
عذرم را بپذير
بر حال سخت پريشانم کن – رهايياز بند سخت گناه بر ضعيفي بدنم رحم کن.
***
سير صعودي
1- صراط مستقيم نور وجه
2- نور
3- هستي را در بعد جلوه هاي خدا مي بيند خدا را در پاکي و قداست مطلق مي شناسد. يا قدوس – مرحله پاکي کامل را مي بيند.
3- بالاتر از آن خلوص در عبادت و تقرب خود و توحيد کامل خدا را در بي همتايي ياد مي کند.

اصول معنوي در حفظ بنيان خانواده : 1- عقل  حاكميت عقل در انتخاب و روابط خانواده العقل ما عبد به الرحمان و اكتسب به الجنان . عقل حجت باطني است عقل چراغ راه است

2- مصاحب خوب.مصاحب خوب كسي است كه نعم العون علي طاعة الله باشد و در رفع نواقص انسان به انسان كمك كند

  3- قرآن : معرفي قرآن ، درمان دردها ، بهترين رهنما ، ناظم امرها ، منبع پندها ، ميزان تشخيص حق از باطل ، حجت حضرت حق در دنيا و آخرت

انسان در مقابل قران مکلف است.قران نامه خدا به سوي عبد ، پاسخ نامه واجب است ، قرآن : پناه گاه امن در هجوم تاريک فتنه ها و  درمان دردهاي زندگي مثل فتنه‌ها ، رذائل اخلاقي ، تنگ نظري ، بد طينتي ، فقر.  است

قرآن درمان دردهاي فوق ، علي (ع): افضل الذکر: القران به تشرح الصدور و تستنير السرائر (درمان تنگ نظري و بد طينتي)‌

امام صادق (ع): من لم يعرف الحق من القرآن لم يتنکب الفتن

علي (ع) : ان فيه شفاء من اکبر الداء و هو الکفر و النفاق و الغي و الضلال.

رسول خدا (ص): القرآن غني لا غني دونه و لا فقر بعده

4، نماز:  دعوت اهل منزل به نماز سوره طه 132 : و امر اهلک بالصلوه و اصطبر عليها لا نسئلک رزقاً نحن نرزقک و العاقبه للتقوي.

5، اخلاص: بناي زندگي براساس اخلاص ، غذا نخوردن موسي برسفره شعيب و اينکه مبادا مهماني در عوض زحمتي باشد که موسي (ع) براي دختران شعيب کشيده است.

به نقل از يکي از علماء در مجلس روضه اي از مرگ گفتم صاحب خانه زياد گريه مي کرد (به يادمرگ) دفعه دوم خواستند آرامتر سخن بگويم

 از اخلاص صاحبخانه گفتند ترک ازدواج با زن باکره و زيبا و ازدواج با زن بيوه زشت سياه چهره داراي سه فرزند براي رضاي خدا

علي (ع) فرمود: طوبي لمن اخلص للله عمله و علمه و حبه و بغضه و اخذه و ترکه و کلامه و صمته و فعله و قوله.

 في الاخلاص ي الخلاص.

امام حسن عسکري فرمود: لو جعلت الدنيا کلها لقمه واحده ولقمتها من يعبد الله خالصاً لرأيت اني مقصر في حقه

6، تقوي و عدالت ، ظلم آفت بزرگ زندگي ، الظلم يزل القدم و يسلب النعم ويهلک الاقم

7، کسب حلال: براي حفظ دين و ايمان خانواده

اصول حفظ زندگي :

نکته های لطیف و اساسی : ازدواج : با محبت تأسيس ،  با منطق تحکيم  و با گذشت تداوم مي يابد.

 1، آراستگي .

دوران بلوغ دوران جلوه گري است اين جلوه گري بايد:

1، به حد افراط نرسد. 2، از شئونات اسلامي خارج نشود.

رنگ مو در سن پيري. مستحب است

نشان دادن خود يك  ضرورت رواني است. اگر جلوه دادن مثبت باشد. عالي است .

2،. عفت.

اقسام زن ها : درون خانه براي همسر بي عفت بيرون خانه با عفت اين قسم مورد پسند اسلام است

بيرون خانه بي عفت و درون خانه براي همسر با عفت.

3، خوشرويي و خوشگويي و پرهيز از نق زدن: روايت از حضرت زهرا : اگر زني بعد از نماز براي شوهر دعا نکند نمازش قبول نيست

4- كنترل عصبانيت در فراز و نشيب هاي زندگي

را ه هاي كنترل عصبانيت : 1، تغيير حالت  دادن  . 2، آب سرد نوشيدن

3، دوش سردگرفتن  .  4، دور از عوامل ايجاد غضب

5، مواجه شدن با کسي که از او حساب مي بريد و مي ترسيد.

***

عصبانيت تا کجا : 1، هنگام خستگي و ناراحتي همسر نباشد.

2، جلو چشم بچه ها نباشد.

3، در حضور ديگران به خصوص اقوام نباشد.

4، به سوء ظن همسر نيانجامد  . 5، به لجاجت  نکشد

6، قهر نکند . 7،  زخم زبان  نزند . 8، فحاشي  نکند .

9، تصميم گيري غلظ نکند .

10، به حيثيت و آبرو و شأن همسر لطمه وارد نشود.

11، منجر به تيره شدن روابط همسر با ديگران نشود.

12 – منجر به كشف عيوب و اسرار يكديگر نگردد .

13- كفر گويي و بي احترامي به مقدسات نشود .

14 – دور شدن از لوازم و ابزار خطرناك

15- تكرار و اصرار نشود

 

 

عوامل مرموز و پنهان در تخريب زندگي

1، نگاه غلط به زندگي كه باعث توقعات بي جا مي شود  

2، تمايلات خودخواهانه از زندگي

3، مکافات عمل : مشکل براي زندگي ديگران درست کردن  و نتيجه ي آن را در زندگي خود ديدن

4، تقدير و سرنوشت : كه با محصول خلق و خو و اعمال انسان در گذشته است

5، زندگي و همسر خوب براي بي ايمان  به خاطر ايمن دانستن خود از مكر الهي و در نتيجه استتدراج و عذاب ناگهاني الهي است

 ولي همسر بد براي انسان خوب ، بلاء و امتحان الهي و کسب درجه است.

6، حرص و طمع كه مربوط به امور مالي صرف نيست بلكه خود را در زندگي هم نشان ميدهد از جمله گاهي بهترين انتخاب  و بهترين همسر را كم ارزش مي بيند و به دنبال بهتر از آن است لذا منجر به دلسردي از زندگي و اختلافات خانوادگي مي شود  . گاهي هم منجر به تنوع طلبي و فساد مي شود

7، رودربايستي و ترس از بيان و حل برخي مسائل كه تحمل پنهاني آن به يك تنفرتبديل مي شود

8، عدم آگاهي نسبت به مسائل مربوط به روابط خصوصي شويي . عدم موفقيت و رضايت طرفين در اين روابط  كه از اساسي ترين اصول زندگي خاموادگي است به يكي از اين سه چيز ختم مي شود: فساد، جدايي، اعتياد.

9، دخالت هاي تدريجي و مكرر زن در امور مربوط به شوهر يا تحميل و تهديد زن توسط مرد كه منجر به ايجاد عدم اعتماد به نفس در مرد و ترس و وسواس و احتياط در زن مي شود

10 – محيط سازي هاي غلط و نا سالم

 

انتخاب همسر

پيامبر:  الناقص ملعون

مراد از نقص:  امام موسي بن جعفر (ع) فرمود:

من استوي يوماه فهو مغبون  و من کان آخر يوميه شر هما فهو ملعون و من لم يعرف اياده في نفسه فهو في نقصان و من کان الي النقصان فالموت خير له من الحياه.

راه کمال در حيات مادي و معنوي : زين للناس حب الشهوات من النساء و البنين و القناطير المقنطره من الذهب و الفضه و الخيل المسومه و الانعام و الحرث ذالک متاع الحيوه الدنيا و الله عنده حسن المآب آل عمران (14)

قل اؤنبئکم بخير من ذالکم للذين اتقوا عند ربهم جنات تجري من تحتها الانهار خالدين فيها و ازواج مطهره و رضوان من الله و الله بصير بالعباد. 15

راه بهره وري از حيات مادي و معنوي با هم در اين آيات ذکر شده

نوع زينت دادن : ظرافت در خلقت زن

انتخاب در اسلام محدود است. معيار در انتخاب خير و سعادت دنيا و آخرت است. با اين معيار مي توان به اهداف زندگي رسيد. حفظ دين يکديگر ، فرزندان شايسته خانه اي الهي ، تأمين رضايت حق

مر رسول الله (ص) علي نسوه فوقف عليهن ثم قال ما رأيت نواقص عقول و دين اذهب بعقول ذوي الالباب منکن اني قد رأيت انکن اکثر اهل النار عذاباً فتقربن الي الله ما استطعن.

اغلب( کوبنده ترين)  اعداء للمومن زوجه السوء

اول ما عصي الله عز و جل ست خصال حب الدنيا ، حب الرياسه ، حب النوم ، حب النساء ، و حب الطعام ، حب الراحم

راه انتخاب

شرايط محقق:  1، محارم زن: زن بهتر زن را مي شناسد.

2- دانا و آشنا به معيارهاي صحيح ازدواج

3، دوستان دختر:  المرء علي دين خليله

2، مصاحبت : تا مرد سخن نگفته باشد .  عيب و هنرش نهفته باشد

3، معاشرت : رفت و آمد . 4، مسافرت .

5، عصباني کردن تا سه مرتبه . 6، تست هاي ازدواج .

6- توجه به وجوه مشترکي كه در پي بردن به ميزان كفويت كمك ميكند  اين وجوه عبارتند از : 1، خانواده ، اقوام . 2، منطقه آب و هوايي .

3، دين و مذهب

آفت ها ي انتخاب همسر : 1، ترغيب و تشويق ديگران ، فضاسازي

2، شهوت  . 3، تصورات غلط از زندگي  . 4- شهرت. 5- قدرت طلبي .

6- ثروت . 7- دلسوزي و ترحم  . 8- شرم و حيا و رودربايستي .

 9- وفاي به عهد . 10- عشق . 11- هيجان و احساس . 12 - ناآگاهانه

به اين مردان زن ندهيد: 1،  فاسق

پيامبر فرمود: من زوج کريمته من فاسق نزل عليه کل يوم الف لعنه.

2، بد اخلاق : کتب حسين بن بشار الي الکاظم (ع) ان لي قرابه قد خطب الي و في خلقه سوء قال (ع) لاتزوجه ان کان سيي ء الخلق.

3، سفيه و نادان: امام صادق منع اکيد فرمودند.

4، شارب الخمر: پيامبر فرمود: من شرب الخمر بعد ما حرمها الله علي لساني فليس باهل ان يزوج اذا خطب.  (وقتی به خواستگاری آید)

امام رضا فرمود: و اياک ان تزوج شارب الخمر فان زوجته فکانما قدمت الي ال.

اثرات شوم اين ازدواج ها : 1، بندگي کردن براي گنه کار : انما النکاح رق فاذا انکح احدکم وليده فقد ارقها فلينظر احدکم لمن يرق کريمته

2، ضايع شدن دختر : يکي از عوامل شخصيت ساز همسر است.

3، انسان لاابالي با ازدواج از آزادي به محدوديت قدم مي گذارد. دختر به او  دادن يعني مانع بر سر راه او گذاشتن. انسان لاابالي دختر را به جاي آن که نديم و شريک زندگي بيند مانع و آفت زندگي مي داند. لذا گاهي جان دختر در خطر است.

4، تولد فرزندان تبه کار:  امام صادق فرمود: الحرام يبين في الذريه: آثار حرام در نسل آشکار مي شود. از عوامل شخصيت ساز پدر و مادر است.

خواندن صيغه عقد دائم

1، صيغه ي عقد بايد عربي ، صحيح باشد و تا مي توانند خود بخوانند اگر نتوانستند

مستحب است دو نفر يکي وکيل زن و ديگري وکيل مرد باشد. اگر مقدور نبود يك نفر مي تواند وكيل زن و مرد باشد

2، خواننده عقد بالغ و عاقل

3، زن و  مرد به عقد راضي باشند

4- خواندن عقد دائم در حضور دو شاهد عادل باشد

5، اجازه پدر و جد پدري در ازدواج دختر لازم است مگر در چهار صورت

1، غايب بودن پدر  برای مدت طولانی

2، ممانعت بي جا

3، اهليت نداشتن مثل کافر بودن دیوانه و سفيه بودن  در اين موارد اجازه ي حاكم شرع نياز است

4، از دنيا رفتن


وظايف زن و شوهر نسبت به يكديگر

وظايف زن  : شستن دستهاي شوهر : 1، زينت در خانه

2، پرهيز از نگاه به نامحرم

3، مخالفت نكردن با شوهر: پيامبر (ص) مي فرمايد: ان للرجل حق علي امرأته اذا دعاها ترضيه و اذا امرها لاتعصيه و لا تجاوبه بالخلاف و لا تخالفه.

4، اجازه از شوهر در برخي امور: پيامبر فرمود:: لا ينبغي للمرأه ان تتصدق بشئ من بيت زوجها الا بأذنه فان فعلت ذالک کان له الاجر و عليها الوزر

5،کسي را بدون رضايت داخل خانه راه ندهد.

بهترين شفاعتها در محضر خدا، شفاعت شوهر است.

6، پرهيز از عصباني كردن شوهر:پيامبر خدا (ص) مي فرمايد: للرجل علي المرأه ان تم بيته و تودده و تحبه و تشفقه و تجتنب سخطه و تتبع مرضاته و توفي بعهده و وعده

7، سپاسگزار شوهر باشد. امام صادق مي فرمايد: ايما امرأه قالت وجها ما رأيت قط من وجهک خيرا فقد حبط عملها.

8، از لجاجت پرهيز کند شوهر خود را آزار ندهد.

در روايت است فرداي قيامت زني را مياورند تا داخل جهنم کنند.در حاليکه  در نامه عملش تمام عمر را روزه گرفته نماز خوانده بندگان را آزاد کرده و اموال را در راه خدا انفاق کرده اما اولين کسي است که به جهنم مي رود. براي اينکه شوهر از او راضي نبوده براي مرد هم همين عذاب است اگر زنش از او راضي نباشد.        با زبان هم نبايد شوهر را آزار دهد.

9، از منت نهادن بپرهيزد. پيامبر (ص) مي فرمايد: ايما امرأه منت علي زوجها، بمالها فتقول انما تأکل انت من مالي لو انها تصدقت بذالک الماس في سبيل الله لا يقبل الله منها الا ان يرضي عنها زوجها

زن از خشونت و  قهر کردن بپرهيزد   نتيجه ي قهر كردن زن : مرد بي زن بودن را تجربه و تمرين مي کند هر حربه اي تاريخ مصرف دارد.

زن نيز بي رحمي ، کينه ، عداوت و بغض را در خود رشدمي دهد و اين امر موجب تنفر بيش از پيش از يكديگر و سرانجام جدايي مي شود .

10 ،کمک به شوهر در حج و جهاد و طلب دانش

11، تأمين امنيت رواني و عاطفي : روشن کردن چراغ خانه ، تهيه غذاي مطبوع ،  رفتن به پيشوار شوهر و خود آمدگويي، تهيه آب و حوله و طشت.

12- پرهيز از زخم زبان : زخم زبانها

1، بي عرضه ، ايما امرءه قالت وجها ما رأيت قطمن وجهک خيراً فقد حبط عملها.

2، منت گذاشتن ايما امرأه منت علي زوجها بمالها فيقول انما تأکل انت من مالي لو انها تصدقت بذالک المال في سبيل الله لا يقبل الله منها الا ان يرضي عنها زوجها

نظم حاکم بر طبيعت و رفتار انسان : ارتباط حيات زمين و حوادث با رفتار انسان کودکي رسول خدا و شيرا شدن سينه حليمه ، سرسبزي درخت با تكيه ي پيامبر بر آن. قران افراد خوب را به  اصحاب ميمنه و افراد بد را  به مشئمه  نعبير كرده است .

بد قدمي زن:  مهريه  زياد . العزيزه مع بعلها ، زن معطر ، متبرجه.

13- تمكين شرعي نمودن  و نياز شرعي و غريزي شوهر را برآوردن :

قال الصادق (ع): ان امرءه اتت رسول الله (ص) لبعض الحاجه فقال لها لعلک من المسوفات. ، فقالت يا رسول الله و ما المسوفات فقال (ص) المرءه يدعوها زوجها لبعض الحاجه فلا تزال تسوفه حتي تنقضي حاجه زوجها فينام فتلک لانزال الملائکه تلعنها حتي يستيقظ زوجها.

و قالت خوله لرسول الله (ص) اني اتعطر وجي کاني عروس ازف اليه فآتيه في لحافه فيولي عني ثم آتيه من قبل وجهه فيولي عني فاراه قد ابغضني يا رسول اله فماذا تأمرني. قال (ص) اتقي الله و اطيعي زوجک قالت فما حقي عليه قال (ص) حقک عليه ان يطعمک مما يأکل و يکسوک مما يلبس و لا يلطم و لا يصبح في وجهک قالت فما حقه علي قال حقه عليک ان لا تخرجي من بيته الا باذنه و لا تصومي تطوعاً الا باذنه و لا تتصدقي من بيته الا باذنه و ان دعاک علي ظهر قتب تجيبه.

 

وظیفه ی مرد نسبت به زن : 1، اموزش احکام الهي:  للمرءه علي زوجها ان يشبع بطنها و يکسو ظهرها و يعلمها الصلوه و الصوم و اکاه ان کان في مالها حق و لا تخالفه في ذالک (رسول اکرم (ص))

2، آموزش قرآن و هنر : و علموهن المغزل (نخ ريسي) و سورة النور

3، خوش اخلاقي ، احسن الناس ايماناً احسنهم خلقا انا الطف باهلي (رسول اکرم (ص))

4،مدارا : امام علي: :فدارها علي کل حال و احسن الصحبه لها فيصفوا عيشک

5، مهرباني : فانفقوا عليهن و طيبوا قلوبهن حتي يضفن مدکم و لا تکرهوا النساء و لا تسخطوا بهن با ن مهرباني کنيد و دلهايشان را بدست آوريد تا با شما همراهي کنند و آنان را مجبور و خشمگين نکنيد.

6، ترحم و نوازش: خير الرجال من امتي الذين لا يتطاولون علي اهلهم و يحنون عليهم و لا يظلمونهم به جاي تکبر و خشونت و آزار رساندن ترحم و نوازش کنيد.

7، پرهيز از توهين: اخبرنی اخي جبرئيل و لم يزل يوصيني بالنساء حتي ظننت ان لا يحل وجها ان يقول لها اف.

8، ارتباط محبت به زن ،  با ايمان و محبت به اهل بيت

کلما ازداد العبد ايمانا ازداد حباً للنساء ، پيامبر عزيز خدا

امام صادق (ع) مي فرمايد: کل من اشتد لنا حباً اشتد للنساء حباً.

9، تحمل اخلاق ناپسند : من صبر علي سوء خلق امراته اعطاه (الله) من الاجر اعطاه داوود علم ا لسلام علي بلائه و من صبرت علي سوء خلق زوجها اعطاها مثل ثواب آسيه بنت مزاحم

گذشت در زندگی خانوادگی:  قال علي (ع) لمحمد بن حنيفه يا بني اذا قويت فاقوا علي طاعه الله و ان ضعفت فاضعف عن معصيه الله و ان استطعت ان لا تملک المرأه من امرها ما جاوز نفسها فافعل فانه ادوم لجمالها و ارخي لبالها و احسن لحالها فان المرأه ريحانه و ليست بقهرمانه فدارها علي کل حال و احسن الصحبه لها فيصفوا عيشک.

وليعفوا و ليصفحوا الا يحبون ان يغفر الله لکم

مامور به خوش اخلاقي و عدم سخت گيري

1، بهانه گيري ، سخت گيري ها

عوامل بهانه گيري 1، حرص و طمع . 2، پيش فرض و پيش داوري هاي برگرفته از جامعه  و خانواده ، داوري براساس دين ،

3، باب طبع نبودن در حاليكه  المرء يأکل بشهوه عياله

4، منفي بافي . 5، حساب رسي دقيق .  6، رمانتيک بودن.

نتايج بهانه گيري دو  همسر در رفتار یکدیگر 

1، سردرگمي و عدم توانايي براي ايجاد تفاهم

2، ارتکاب محرمات و مکروهات ، دروغ گويي ، مخفي کاري ، تهمت.

3، دروني شدن لجاجت (تمرين لجاجت)

4، سلب محبت (سلب محبت يعني سلب  ايمان) ، مبارزه با يکي از خصوصيات ذاتي زن  . 5، مخفي کاري

10، (دهمين وظيفه ي مرد) تهيه لوازم زندگي: فعليکم رزقهن و کيسوتهن بالمعروف (رسول اکرم (ص))

امام سجاد: لئن ادخل السوق و معي درهم ابناع به لحماً لعيالي و قد قرموا اليه احب الي من ان اعتق تسمه

امام صادق (ع) : من سعاده الرجل ان ي القيم علي عياله

11، گشايش در زندگي : عيال الرجل اسرائه فمن انعم  الله عليه بنعمه فليوسع علي اسرائه فان لم يفعل اوسئک ان تزول تلک النعمه

12 و 13 و 14 ، معاشرت وسعت غیرت : امام صادق (ع) فرمود: ان المرء يحتاج في منزله و عياله الي ثلاث يخلال يتکلفها و ان لم يکن في طبعه ذالک 1، معاشره جميله 2، وسعه بتقدير (به اندازه) و غيره بتحصن

ان کم عند الله اسبغکم (بيشتر توسعه دهد) علي عياله امام سجاد(ع)

اذا انفق المسلم علي اهله نفقه و هو يحتسبها کانت له صدقه (پيامبر اکرم (ص))

15،  احترام به زن :  پيامبرفرمود من اتخذ زوجه فليکرمها.

و فرمود: ايما رجل ضرب امرأته فوق ثلاث (بيش از سه مشت) اقامه الله يوم القيامه علي رووس الخلائق فيفضعه فضيعه ينظر اليه الاولون و الآخرون.

16- دادن نفقه : قال رسول الله : ما من عبد يکسب ثم ينفق علي عياله الا اعطاه الله بکل درهم ينفقه علي عياله سبعماه (700 برابر) ضعف

17- پرهيز از ظلم كردن به زن : پيامبر فرمود: خير الرجال من امتي الذين لا يتطاولون علي اهليهم و يحنون عليهم و لا يظلمونهم ثم قرأ الرجال قوامون علي النساء بما فضل الله بعضهم علي بعض.

امام صادق (ع) فرمود: لما نزلت هذه الآيه يا ايها الذين آمنوا قوا انفسکم و اهليکم ناراً جلس رجل من المسلمين يبکي و قال انا قد عجزت عن نفسي کلفت اهلي فقال رسول الله (ص) حسبک ان تأمرهم بما تأمر به نفسک و تنهاهم عما تنهي عنه نفسک.

- معاشرت نيكو : سوره نساء آيه 19  و عاشروهن بالمعروف و لهن مثل الذي عليهن بالمعروف

 اسحاق بن عمار سوال کرد ما حق المرأه علي زوجها الذي اذا فعله کان محسناً قال الصادق (ع) يشبعها و يکسوها و ان جهلت غفر لها و قال (ع) کانت امرأه عند ابي توذيه فيغفر لها  قال (ع) رحم الله عبداً احسن فيما بينه و بين زوجته فان الله عز و جل قد ملکه ناصيتها و جعله القيم عليها

پيامبر فرمود: ملعون ملعون من ضيع من يعول و فرمود: خيرکم خيرکم لاهله و انا خيرکم لاهلي و فرمودک عيال الرجل اسرائه و احب العباد الي الله عز و جل احسنهم صنعاً الي استرائه


۱۰۰ قانون تربیتی کودک:

1 عوامل درونی شادی آفرین است نه بیرونی

 ۲ فراهم کردن موقعیت شوخی و تفریح

 ۳ اجازه دهید کودک خودش با مشکلاتش بجنگد

 ۴ آموزش انجام کار خوب

 ۵ تمجید از او . نقد کارهای او نه  شخصیت او

 ۶ القا افکار مثبت

 ۷  وضع مقررات منصفانه

 ۸ عشق ورزیدن

9 الگوی خوب بودن

 ۱۰ اجازه دهید گاهی ناراحتی و عصبانیت و کنترل خود را تجربه کند

 ۱۱ روح سالم در بدن سالم  است تغذیه خواب و ورزش مناسب

 ۱۲ کمک کنید تا خود استعدادش را پرورش دهد

 ۱۳ به تماشای بازی کودکان بروید

 ۱۴ آموزش بیان احساسات

 ۱۵ ابعاد مثبت کودک را برجسته کنید

 ۱۶ آنان را به تحرک و تلاش وا دارید

 ۱۷ شادی های او را در جعبه یادگاری آلبوم ذخیره کنید

 ۱۸ لحظات جادویی ارتباط را بیابید

 ۱۹ در او شگفتی ایجاد کنید

۲۰ اورا متوجه مذهب کنید

21 به دختر  محبت کنید نوازش کنید حرفش را گوش کنید

 22 دوست او باشید

 23 او را مستقل بار بیاورید

۲۵ کمک کردن در جشن نیکوکاری کمک به آسیب‌دیدگان کارهای منزل کودک در این امور کمک کند

 ۲۶ حفظ و توسعه ارتباطات دوستانه کودک

 ۲۷ فرصت عرضه بیشتر به او بدهید

 ۲۸ کتاب‌های خوب برایش بخوانید

 29 دوستان خوب برای او برگزینید

 30  از اشتباهاتش چشم‌پوشی کنید

 31  برای او وقت بگذارید

 32  خود را جای او بگذارید

 33  به او اطمینان بدهید ترس را از بین ببرید

 34  تقویت رفتار درست  نه بد رفتاری آنها را

 35  تقویت درخواست های مودبانه با گفتگوی آرام

 36  بیاموزید قبل از صحبت کردن فکر کنند در حین سخن گفتن کودک بپرسید دقیقا منظورش چیست چقدر فکر کردید اگر عملکرد تشویقش کنید

 37  در صورت اشتباه رفتارتان را تغییر دهید

 38   درس زندگی و  تصمیم گیری را به آنها بیاموزید

 39  بگویید کارهای خوب بدون پاداش نمی ماند

 40  محیط و فضای سالم برای آنها بسازید

 41  توانایی های آن ها را تأیید کنید

 42  اجازه دهید خودش باشد بنا نیست کودک دقیقا مثل خود شما باشد

 43 کودک را در آزمون و خطا و شکست و موفقیت در مسائل زندگی قرار دهید از محافظت کامل و کنترل همه جانبه و عقب نگهداشتن کودک دست بردارید

44 استدلال بچه در مورد خشم اش را گوش دهید

 45 برای غم و شادی و احساسات و بیان احساساتشان ارزش قائل شوید

 46 اجازه دهید مسئولیت کارهای خود را به عهده بگیرد باید پاسخگوی اشتباهات خود به صورت عملی باشد

 47 در خوشحال بودن متکی به همسالان خود نباشد تا فعالیت‌های هنری و ورزشی

 48 در تشکل‌های مذهبی متناسب با رشد کودک شرکت کنید

 49 تشکل‌های مذهبی کودکان با همسالان کودک خود در خانه برگزار کنید

 50 از اهل بیت و پیامبر برای آنها تعریف کنید

 51 صحبتهای جدید کودک نخندید

 52 احساس همدردی و تعاون با دیگران را در او تقویت کنید

 53 هنگام تماشای فیلم کودکتان را همراهی کنید نکته های منفی فیلم را به نقد بکشید

  54 آموزش و پرورش احساس مراقبت و توجه به کودک باید باشد

    55  در محبت تشویق و تنبیه افراط نکنید

    56 از او یک قهرمان بسازید

   57توقع کار خوب از او داشته باشید

  58قوانین خانه را مشخص کنید

  59او را در موقعیت های خوب تشویق کنید

  60تنبیه شما معقول باشد

 61 تنبیه از روی عصبانیت نباشد

  62شخصیت کودک مانند حساسیت ها قابلیت ها و توانایی های او را بشناسید

  63به او و دوستانش احترام بگذارید

  64 آزادی او را محدود کنید

 65از او نظرخواهی کنید

  66 به جای امر و نهی او را راهنمایی کنید

    67 امین و رازدار او باشید مشکلات او را کاملا در خفا مطرح کنید

 68رابطه کلامی شما با او عاطفی باشد

   69از خودرأیی بپرهیزید

  70از هر نوع مقایسه بپرهیزید

ادامه دارد


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

پرسش مهر ۱۹